پس از باران

ساخت وبلاگ

حقیقتا روی مصدق رو سفید کردم! انقدر که دم عیدی بدو بدو کردم و فارغ از نتیجه فعلا، این بده :))))) این ساعت هنوز دانشگاه کاشانم و عجیبه وسط این بیابونم یه سگم دیده نمیشه، اونام رفتن تعطیلات حتی D:

پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 76 تاريخ : دوشنبه 29 اسفند 1401 ساعت: 15:55

جمع‌بندی ۱۴۰۱ برای من یه گشت کامل توی کادر درمان و بیمارستان‌ها بود. به‌سلامتی دکتر قلب نرفته بودم که اونم چند شب پیش رفتم!! اول رفتم عمومی همینطوری تفریحی!! گفتم هم یه چکاپ بنویسه هم بگم سمت چپ قفسه سینه‌م درد داره که گفت برو نوار قلب بده! نوارو دید گفت اکو لازم داری! فردا بیا متخصص نشون بده؛ ایراد داره :/ گفتم وااااا چی شد یهووو... حالا من انقدرا هم حالم بد نبود که! بعد من چه کردم؟ توی خیابون زدم زیر گریه :))) هیچی دیگه همون لحظه رفتیم یه متخصص قلب و ضمن کارت کشیدن ۵۰۰ تومن ناقابل که اونم درد خودش رو داشت، دکتر گفت استرس داری؟ گفتم از وقتی نوار قلب دادم تا الان رو مرز سکته‌ام :))) ولی به‌طور کلی هم آره... کارای عقب افتاده زیاد دارم و ذهنم درگیره! خلاصه گفت برای خاطر جمعی اکو بده و بعد دیدنش گفت اوکیه. و جای نگرانی نیست. حالا دیگه نمی‌دونم دکتر خوبی بود یا نه. ولی ما مبنا بر این میذاریم که خوب بوده ایشالا :)) از اونور جراحی دوم مامان امین افتاد بعد از عید و اما اینور عید هم یکی از مهم‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین‌ آدم‌های زندگیم یه عمل داره که از صمیم قلب امیدوارم خوب و راحت بگذره، بلکه پرونده ۱۴۰۱ رو با عنایت پروردگار ببندیم. دعا کنید همه چی خوب پیش بره، ممنونم.و اما کاری بگم ریاضی ادامه‌داره. و من برنامه‌ریزیم این بود که عمده حجم مطلب رو تا عید تموم کنم، چون دانش‌آموزام دوازدهمی‌ان و بعد عید رو درست و درمون نمیان. منتها با بساط مسمومیت و این داستان‌ها که پیش اومد طبق معمول معادلات ذهنی منم بهم ریخت و کاش برنامه‌ریزی نکنی مریم‌ جون! و اینه که بچه‌ها نمیان و مدرسه موافق کلاس آنلاین نیست و به‌نظرم این‌ور سال صرفا علاف باشیم. از طرفی برای اینکه از من یه استفاده‌ای کنن خیلی شیک برای پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 23 اسفند 1401 ساعت: 11:18

خداییش کاش این یوزپلنگ‌ها رو دیگه انگولک نکنن! بذارن توی طبیعت خودشون با خودشون معاشرت کنن... مطمئنا خطر انقراض کمتر تهدیدشون می‌کنه.

#برای پیروز و داغ انقراضش.


برچسب‌ها: از رنجی که می‌بریم

پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 69 تاريخ : يکشنبه 21 اسفند 1401 ساعت: 15:23

امروز ساعت از سه گذشته بود که از مدرسه برگشتم و بعد از چهار جلسه کلاس نان استاپ که تماما روی پا ایستاده بودم واقعا له له بودم. تا ناهار خوردم و یه چندتا پیام با کاکتوس رد و بدل کردیم، ساعت چهار گذشته بود و بعدش دیگه عملا بیهوش شدم تا ساعت ۷. شب قبل هم ۱ تا ۶ خوابیده بودم و من از اون دسته آدم‌هام که متاسفانه باید ۸ ساعت در روز بخوابم که انسان شریف و کاربردی‌ای باشم. ولی خواب طولانی بعد از ظهر زمستون رو دوست ندارم، سرد و سنگین و غم‌آلوده. یه متنی یادمه ضبط کرده بودم که به همین خواب بعد از ظهر اشاره داشت و الان یهو یادم افتاد که چقدر دوستش داشتم و احتمالا توی کامپیوتر قدیمی‌مون بشه فایلش رو پیدا کرد. الان دقیقا حس و حال متن یادمه اما جملاتش رو نه و تصورم اینه متنش باید از مسعود کرمی بوده باشه. ذهنم رو درگیر کرد کاش همت کنم بگردم و پیداش کنم! حالا فعلا بگذریم... وسط روزانه‌نویسی به کجاها که فکر آدم کشیده نمیشه.بیدار که شدم همه تنم درد می‌کرد، مخصوصا حوالی قلبم که واقعا امیدوارم از سرماخوردگی، درد عضلات و همین مسائل باشه و خودش خوب بشه! حقیقتا یک سال گذشته به‌خاطر بقیه انقدر مطب این دکتر اون دکتر رفتم که حالم از فضاش بهم می‌خوره و الان با فکر کردن به قلبم می‌خوام بشینم ساعت‌ها گریه کنم. قلب خوبی باش لطفا.چندتایی لباس داشتم که با دست می‌خواستم بشورم. و یه‌دونه رو گذاشتم خیس بخوره و الان که دارم اینجا تایپ می‌کنم یادم افتاد که هنوز توی حیاط داره خیس میخوره و یادم رفت برم سراغش؛ دیگه فردا ایشالا :)) قرار بود دو سری سوال ریاضی برای بچه‌های دوازدهم و دهم طرح کنم که نشستم سر اونا و مدام به خودم می‌گفتم تموم شد میرم یه فیلمی سریالی چیزی می‌بینم. دیگه پنجشنبه شب بعد کلی جون کندن مستحقق یه پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 77 تاريخ : يکشنبه 21 اسفند 1401 ساعت: 15:23